خلاصه داستان : دولت ایالات متحده می خواهد به هر کشوری که خواهان رهایی از شر مواد مخدر بدون استفاده از ارتش است کمک کند. اما کارتل های مواد مخدر با استخدام یک خلبان مزدور و ماهر و مجهز کردن او به یک هلیکوپتر سعی می کنند با این پیشنهاد مقابله کنند...

خلاصه داستان : داستان فیلم در مورد کاپیتانی به نام Pavel Chekov می باشد که می بایست به همراه تیمش به دنبال کریستال های گم شده در فضا باشند. کریستال هایی که منبع اصلی قدرت فدراسیون فضایی است…

خلاصه داستان : «ایس ونتورا» (جیم کری) کارآگاه زبردستی است که با پیدا کردن حیوانات گم شده کسب درآمد میکند. دلفینی که برای نمایش در سوپرجام فوتبال آمریکایی آماده شده توسط گروهی دزدیده شده و ونتورا مامور یافتن آن می شود.

خلاصه داستان : الکسر برانسون زیبا ، جذاب و باهوش میباشد. در واقع شاید بتوان گفت بیش از حدی که باید زرنگ است و همین نیز باعث میشود که زندگی اش به یک جهنم برایش بدل شود. این کابوس ها زمانی شروع میشوند که او هری را ملاقات میکند.

خلاصه داستان : گربه همسر یک مرد بتازگی گم شده است و مرد همه جا را بدنبال این گربه گشته است و نتیجه ای نگرفته به همین دلیل همسرش باید با ترس درون خود مقابله کند و بدون این گربه بتواند زندگی کند ...

خلاصه داستان : یک فسیل شناس به همراه همسرش در جنگل های آفریقا برونتازاروسی پیدا می کنند و سعی به حفاظت از آن دایناسورها در برابر شکارچیان دارند.

خلاصه داستان : یک فیلم با چند داستان مجزا از هم. کارورز پزشکی باهوشی که از دیدن خون هراس دارد ؛ دکتر جوان با فریفتن پرستار اصلی بیمارستان سعی به ربون کلید مخفی به انبار دارو ها را دارد و چند داستان دیگر که همگی از آثار مایکل بروک می باشند.

خلاصه داستان : لس آنجلس، سال 2019. «ریک دکارد» (فورد)، از اعضای سابق یک واحد ویژه ی پلیس (معروف به تیغ روها) که تخصص در از بین بردن روبات های شبه انسان را دارد. با اصرار و اجبار «سروان برایانت» (والش) می پذیرد تا گروهی از روبات ها را بیابد و از بین ببرد. این گروه متشکل از شش روبات است که با ظاهر انسانی، با یک سفینه ی فضایی به زمین آمده اند.

خلاصه داستان : فیبی̎ (یانگ)، دختر امریکائی، که به دعوت یک دوست مونته کارلو آمده، در می‌یابد که دعوت، تنها یک تعارف بوده است. بنابراین بی‌پول و بی‌راه بازگشت، ناگزیر است راهی برای زندگی پیدا کند. ̎جولیان̎ (لوئیس)، یک بازیگر کم استعداد و شکست‌خوردهٔ امریکائی نیز تنها و بی‌پول است و باید شغلی پیدا کند. ̎نیل̎ (بلوشی) با همسرش، ̎مریلین̎ (شپرد)، یک زوج امریکائی طبقهٔ متوسط برای تعطیلات به مونته کارلو آمده‌اند. آنان در قطار با ̎اوگی̎ (کندی) آشنا می‌شوند؛ قماربازی که همه چیزش را باخته و حالا در راه مونته کارلو است تا با اندکی برد بتواند زندگی‌اش را سر و سامان دهد. ̎فیبی̎ و ̎جولیان̎ ، تقریباً همزمان سگی را پیدا می‌کنند که برای یابنده‌اش ۵۰۰۰ دلار جایزه تعیین شده است. آن دو تصمیم می‌گیرند سگ را به صاحبش برسانند و جایزه را بگیرند ...

خلاصه داستان :«ستوان فارل» (کاستنر)، افسر اطلاعات نیروی دریایی با زنی به نام «سوزان» (یانگ) آشنا می شود. در حالی که متوجه می شود «سوزان» محبوبه ی وزیر دفاع، «دیوید برایس» (هاکمن) نیز هست. خیلی زود «سوزان» به قتل می رسد و «تام» یقین پیدا می کند که «دیوید» قاتل است…